چاپ

مصاحبه با خالد حاج محمدی

حکمتیست: حزب حکمتیست در اطلاعیه اخیرخود نسبت به مخاطراتی که آینده بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی مستقر در کردستان عراق را تهدید میکند هشدار داده است. طبق این اطلاعیه دامنه این فشارها وارد فاز جدیدی میشود. بنا به کدام دلایل و فاکت ها به یک فاز جدید اشاره کرده اید و منظور از این فاز جدید چیست؟
خالد حاج محمدی: تهدید اپوزیسیون جمهوری اسلامی مستقر در عراق امر جدیدی نیست. بیش از دو دهه است که کل عراق و از جمله کردستان عراق به محل فعالیت جمهوری اسلامی و سازمان اطلاعات و سپاه قدس و ... تبدیل شده است. در این پروسه اپوزیسیون جمهوری اسلامی از مجاهدین خلق گرفته تا احزاب و گروههای مستقر در کردستان عراق و صدها انسان منفرد و مخالف جمهوری اسلامی از فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی در امان نبوده اند و در این مدت علاوه بر حمله مستقیم به اردوگاههای مجاهدین و سایر احزاب صدها نفر از مخالفین رژیم را در کردستان عراق ترور کرده اند.

امروز دامنه این فشارها وارد فاز جدیدی میشود. اینکه جمعی، فراکسیونی یا افرادی در پارلمان عراق خواهان تصویب قانونی مبنی بر خلع سلاح اپوزیسبون ایران شود، بیان فاز جدیدی نه تنها مبنی بر فشار به این اپوزیسیون، بلکه از معادله قدرت در عراق است. توجه داشته باشید که از مدتها پیش تلاش جریانات و دولتهای خاورمیانه و قطبهای شکل گرفته در دل بحران خاورمیانه برای سهم بری در تناسب قوای جدید و بازتعریف توازن بعد از جنگ داعش در جریان است. عراق یکی از مراکز جنگ و جدال برای بازتعریف نقش و جایگاه دولتهای مرتجع منطقه و حامیان بین المللی آنها است. جنگ موصل دیر یا زود در شکل کنونی خاتمه خواهد یافت و اما جنگ برای سهم نیروهای درگیر با داعش و بعد از تصرف موصل، در راه است. جنگی که از مدتها پیش زنگ خطر آن برای هر نیروی جدی اي به صدا در آمده است. ما در این مدت بارها بر سر مخاطراتی که جان مردم عراق و آینده آنها را بعد از جنگ موصل و در مورد خود جنگ موصل و اهداف نیروهای درگیر که به نام "ائتلاف علیه داعش" به مردم جهان میفروشند، هشدار داده ایم و سعی کرده ایم حقایق پشت این جنگ را به بشریت نشان دهیم.
طرح خلع سلاح اپوزیسیون و حتی شایعه وجود چنین امری در دل این اوضاع روی میدهد. امروز در مورد نفس چنین طرحی، اطلاعات و بحثهای متفاوتی مطرح است. اما مستقل از درجه صحت و سقم چنین طرحی، یک واقعیت بزرگتر در کل منطقه و از جمله عراق در جریان است که مطرح شدن چنین طرحی را ممکن میکند. تا جایی که به عراق برگردد دولت حاکم به عنوان متحد جمهوری اسلامی در تلاش یکسره کردن قدرت در عراق است. تلاش برای یک کاسه کردن قدرت در عراق و به نام دولت قانونی عراق و تمامیت ارضی آن، پرچمی است که دولت عبادی بدست گرفته است و به این اعتبار مخالفت با طرح بارزانی مبتنی بر استقلال کردستان در این توازن امری بدیهی است. در همین راستا امروز بحث تصرف شنگال توسط دولت عراق مطرح است. بارزانی متکی به همپیمانی خود با ترکیه و عربستان و همزمان دولت جدید آمریکا به رهبری ترامپ است. اما روی زمین سفت در عراق نه ترکیه و عربستان که ایران حاکم است.
به هر حال به هر میزان که توازن به نفع ایران و به این اعتبار به نفع دولت عبادی بچرخد، فشار به اپوزیسیون جمهوری اسلامی، اعمال محدودیت کامل و حتی طرح خلع سلاح آنها، نه تنها دور از ذهن نیست بلکه امری واقعی است. تصور اینکه در عراقی که جمهوری اسلامی در آن دست بالا را داشته باشد، در عراقی که موصل را به کمک بقیه از دست داعش درآورده اند و خطر داعش حاشیه ای شده است، تحمل اپوزیسیون جمهوری اسلامی مستقر در گوشه ای از آن، علیرغم قبول محدودیت هایی چون عدم مبارزه نظامی علیه ایران، بخصوص با توجه به تلاش عربستان در ایندوره برای کشیدن جنگ نیابتی به کردستان و کشمکش های ایران و ترکیه و حساسیت کردستان از این زاویه، دور از ذهن است. به همه این دلایل این دوره با دوره قبل تفاوت جدی دارد و تماما دوره جدیدی است. اینکه چه جدالهایی بعد از "آزادی" موصل دامنگیر مردم عراق خواهد شد و چه مخاطراتی زندگی آنها را تهدید میکند، چه جنگهای قومی و مذهبی و... راه خواهد افتاد و دولتهای مرتجع منطقه از دولت عراق و بارزانی و طالبانی تا ایران و ترکیه و عربستان و متحدین منطقه ای و جهانی آنها چه خواهند کرد و آینده کل خاورمیانه و از جمله عراق به کجا خواهد کشید را باید جایی دیگر صحبت کرد. اما مخاطراتی جدی و واقعی اپوزیسیون جمهوری اسلامی مستقر در کردستان عراق را تهدید میکند و نباید آنرا نادیده گرفت.

حکمتیست: اخیرا احزاب مستقر در کردستان عراق اجلاسی در اربیل داشته اند و ظاهرا یکی از مباحث آنان در مورد اين تهدیدات بوده است. همچنین با سفر مسعود بارزانی به ایران، این دسته از احزاب اپوزیسیون جمهوری اسلامی مستقر در کردستان عراق انتظاراتی را از بارزانی در دفاع از موجودیت شان در مقابل جمهوری اسلامی مطرح کرده اند. چقدر این توقعات از بارزانی بجاست؟
خالد حاج محمدی: اینکه این احزاب نشست هایی داشته اند و در مورد تهدیدات جمهوری اسلامی و از جمله وجود طرح خلع سلاح آنها و راه یافتن آن به مجلس عراق صحبت کرده باشند، امری طبیعی است. بالاخره این تهدیدات علیه کل این جریانات است. در این زمینه خود رهبران و نمایندگان این احزاب اظهار نظرهایی کرده اند.
ظاهرا یک نشست ویژه که با ابتکار موسسه ای به نام "میری" که مربوط به جریان بارزانی است، ترتیب داده شد و در این نشست سه جریانی که زیر نام کومه له فعالیت دارند، همراه با هر دو شاخه حزب دمکرات و "خه بات"، را جمع کرده اند و در این مورد تدبیر و رایزنی شده است. در این نشست ها با توجه به تخاصمات بارزانی و پ ک ک، بعضی گروههای متحد پ ک ک در ایران حذف شده اند.
اجازه بدهید در مورد سفر بارزانی و همزمان توقعاتی که این جریانات هم بیان کرده اند چند نکته را بیان کنم.
اشاره کردم که تلاش برای تعیین تکلیف عراق و سهم نیروها و دولتهای درگیر در بحران خاورمیانه و در جنگ موصل در جریان است. کل احزاب ناسیونالیست کرد در منطقه بر اساس منافعی که هر کدام دارند در قطب بندیهای شکل گرفته، به یکی از آنها متصل هستند. بارزانی و مثلا حزب دمکرات کردستان ایران (جناح مصطفی هجری) قطب عربستان- ترکیه هستند و جریان طالبانی و پ ک ک متحد قطب روسیه و ایران. جمهوری اسلامی در عراق دست بالا را دارد و حتی در مناطقی از کردستان عراق که تحت حاکمیت جریان طالبانی و ... است باز موقعیت برتری دارد. دعوت از بارزانی به ایران قطعا بخشی از تلاش جمهوری اسلامی برای معامله با او و ایجاد توافقی است. اینکه چنین توافقی چه هست و نیست و آیا توافقی صورت میگیرد یا نه را باید دید. اما اینکه ایران از موقعیت قوی خود در عراق به عنوان اهرم فشار استفاده کرده و تلاش کند با فشار آوردن به جریان بارزانی، دامنه نفوذ عربستان و ترکیه علیه خود را در کردستان عراق مهار کند، امری طبیعی است.
همچنانکه اشاره کردید توقعی که احزاب اپوزیسیون جمهوری اسلامی در مقابل بارزانی طرح کرده اند، تن ندادن او به مطالبه ایران علیه آنها است. طرح چنین توقعی از طرف این جریانات بخصوص با توجه به سابقه احزاب ناسیونالیست کرد در عراق و بویژه معامله گری حزب بارزانی در بهترین حالت حاکی از توهمی است که به این جریان دارند. توهم و بخشا نزدیکی جنبشی که مجموعه این جریانات با احزاب حاکم در کردستان عراق، روابط حسنه با این احزاب تا همین امروز لطمات جدی را به مبارزه مردم چه در کردستان عراق و چه کردستان ایران زده است. امروز این توهم میتواند لطمات جدی تری را به خود این جریانات و به نیروهایشان را بدنبال داشته باشد.
در دنیای واقعی بارزانی و کل احزاب حاکم پرونده سیاهی از معامله گری، بازیچه ارتجاع جهانی و منطقه ای شدن را دارند و امروز هم بر اساس منافع زمینی خود و هر گاه این منافع ایجاب کند، حاضر به هر معامله ای به قیمت خلع سلاح اپوزیسیون جمهوری اسلامی در کردستان عراق هستند. بحثم این نیست که فوری پای چنین خواستی خواهند رفت، نکته این است اگر منافع احزاب حاکم بر کردستان عراق ایجاب کند حاضرند در هر توطئه ای علیه اپوزییسون جمهوری اسلامی شریک شوند. احزاب ناسیونالیست کرد در کردستان عراق تاریخ سیاهی در این زمینه دارند. به این اعتبار امید اپوزیسیون جمهوری اسلامی به بارزانی و طالبانی به هر دلیل که باشد، یک توهم و همزمان اعتبار دادن دوباره به این جریانات در میان مردم محروم هم در عراق و هم در ایران است.
متاسفانه احزاب اپوزیسیون جمهوری اسلامی تا کنون و علیرغم تهدیدات مکرر رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی و امروز دولت عراق، نسبت به آیند خود و نیرویی که دارند، بسیار گام به گام و از امروز به فردا حرکت میکنند و این بشدت نگران کننده است.
ما اعلام کردیم که باید بدون کمترین توهمی به "نیت خیر" احزاب کردی در کردستان عراق، از حالا آماده مقابله با این تعرض شد. تنها فشار از پائین میتواند مانع معامله گری احزاب ناسیونالیست کرد و جمهوری اسلامی شود، نه از طریق مخفی کردن آن، نه از طریق دیپلماسی و رایزنی با مقامات دولت اقلیم و احزاب بارزانی و طالبانی یا عراق بلکه با بسیج مردم چه در ایران و چه عراق به مقابله با این طرح رفت. باید نسبت به ترفندها و توطئه های دیگر جمهوری اسلامی در نا امن کردن کردستان عراق برای اپوزیسیون هوشیار بود.