رادیو پرتو: قطع سوبسید نان از طرف دولت جمهوری اسلامی به گرمترین مباحث جامعه تبدیل شده است. به طور واقعی در کل آن جامعه نه مسئله راه اندازی پر سروصدای تاسیسات اتمی بوشهر و یا آزمایش موشکهای نظامی دوربُرد ساخت سپاه آن طور که دولت می خواهد٬ بلکه قیمت نان است که مشغله اصلی جامعه است. خبرهای ضد و نقیض در مورد سوبسیدها و شروع پرداخت یارانه ها تمامی ندارد و به طور موازی اما قیمت نان هر روز و هر روز گرانتر می شود. در این مورد با خالد حاج محمدی گفتگوئی را ترتیب داده ایم. اولین سوال این است که گفته می شود اول مهر

سوبسیدها قطع خواهد شد و دولت در این مورد قاطعیت دارد و برنامه اش را روشن کرده است٬ همزمان وزیر بغل دستی اظهار بی اطلاعی میکند این رفت و برگشت ها به چه معنی است ؟
خالد حاج محمدی: دولت می خواهد تاثیرات و عواقب این برنامه را در جامعه بسنجد، مسئله قطع سوبسیدها معضل جدی و فشار عظیمی روی معیشت بخش اعظم مردم٬ خصوصا طبقه کارگر و اقشار پائین جامعه دارد. درنتیجه همه این رفت و برگشتها و فعلا از نان شروع میکنیم و بعد بنزین و غیره و پروسه ای که گذاشته اند٬ دلیل آن نگرانی آنها از انعکاس و بازتاب قطع سوبسیدها در جامعه است. مردم ناراضی هستند٬ بخش اعظم طبقه کارگر و اقشار کم درآمد زیر خط فقرند. حقوق روزانهم آنها پرداخت نمیشود٬ و معنی عملی قطع سوبسیدها ویرانی و فقر و محرومیت بیشتر برای این بخش است. درنتیجه میخواهند بدانند عواقب این طرح چه است و چه مشکلاتی را برایشان ایجاد میکند که از قبل آماده باشند و ذهنیت مردم را آماده کرده و مردم را عادت داده باشند. می خواهند فضای جامعه را برای پیشبرد این برنامه آماده کنند. از روزی که مسئله ی یارانه ها را طرح کرداند درصد زیادی از اقلام اصلی و پایه ای مورد نیاز مردم گران شده است. در همین سه ماهه گذشته در تهران نان ٢٠٠ تومانی ٥٠٠ تومان شد. گوشت سفید ٦٠ درصد٬ گوشت قرمز ٧٥ درصد٬ شیر آزاد ٧٥ درصد٬ بلیط مترو ٧٥ درصد گران شده اند. قیمت بقیه اجناس و وسایل مورد نیاز به همین صورت بالا رفته اند. مردم را آزمایش میکنند و آنها را در وضعیتی می اندازند که عملا مانع هر اعتراض جدی در مقابل پیشبرد این طرح شوند .
رادیو پرتو: آنها می گویند قانون هدفمند کردند یارانه ها بزرگترین و مهمترین و شجاعانه ترین تصمیمی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف دولت برای سازماندهی نظام اقتصادی گرفته شده است٬ بحث بر سر هدفمند کردن یارانه ها بود و بعد در اینکه عادلانه باشد و اقشار فقیر و تهی دست بتوانند از آن بهره ببرند و به هرحال مجموعه مباحثاتی دراین مورد، همزمان بحث بر سر این می شود که یارانه ها و مسئله سوبسید ها بازار سیاه و قاچاقچیان و نانواها هستند که دارند در این مورد سواستفاده می کنند و بازهم مسئله دیگری که مطرح می شود این است که می خواهند بررسی کنند که ببینند آیا مردم آمار دقیقی از خانواده هایشان ارائه کرده اند یا نکرده اند و یارانه ها به دقت پرداخت بشود، آیا این مسئله واقعاً مسئله دقت و سازماندهی هدفمند این مسئله و کش دادن امور اداری است یا ماجرا چیست ؟
خالد حاج محمدی: کل ماجرا قطع سوبسیدها است٬ اینکه در چه بسته بندی تحویل مردم میدهند تنها تلاش برای مهندسی کردن افکار و فریب مردم است. وگرنه روشن است دولت میخواهد در مقابل جامعه مسئولیتی به عهده نگیرد. میخواهد قیمت ها را آزاد کند که معنی عملی آن چند برابر شدن مهمترین کالاهای مورد نیاز مردم از نان و بلیط اتوبوس٬ تا شیر و بنزین است. و این فشار به طور واقعی فشاری است بر پائین جامعه٬ بر طبقه کارگر٬ و طرح عدالت اجتماعی در این میان حقه بازی و کلاشی دولت و نشانه اوج درنده خوئی و تلاش برای فریب مردم است. معلوم است کارگران که تنها منبع درآمدشان دستمزدشان است و این دستمزد را عملاً زده اند چون شیر٬ نان٬ بنزین و دارو و.. همگی دو سه برابر افزایش قیمت می یابند. عملاً سطح معیشت طبقه کارگر را دارند میزنند٬ طرفی که صاحب سرمایه است که مشکلی برایش ایجاد نمی شود. این یورش به دسمزد کارگر و معیشت اقشار پایین جامعه را به نام کمک به آنها و عدالت اجتماعی ایجاد میکنیم و به مردم بی بضاعت پول میدهیم تحویل مردم میدهند.
تازه اگر حالا پولی پرداخت کنند ماهیانه سی یا سی و شش هزار تومان است که حتی جبران افزایش قیمت نان را برای خانواده کارگری نمیکند. تازه برای همین پول ناچیز هزارویک قانون گذاشته اند٬ گفته اند هر کس درخواست یارانه کند باید متعهد شود هر نوع اطلاعات نادقیقی تحویل داده باشد٬ هر زمان بفهمند تمام پول پرداخت شده را پس میگیرند. با گرانی وقطع سوبسیدها مردم را خانه خراب میکنند٬ هنوزپولی پرداخت نشده٬ کلی منت سر مردم میگذارند که دولت کمکشان میکند٬ و تازه پولی پرداخت نشده دارند دنبال مجرم میگردند.
طرح یارانه ها کشف دولت احمدی نژاد نیست. در دوره رفسنجانی این طرح طرح شد٬ در دوره خاتمی باز به میدان آمد ولی جرات اجرای آن را نداشتند. ٬ طراحان اصلی این طرح در غرب تاچر و ریگان و راست ترین احزاب بورژوائی است که سالها است به مرکز جدال جدّی میان طبقه کارگر و بورژوازی و احزاب دست راستی در کشورهای غربی تبدیل شده است. خصوصی سازی و آزاد کردن قیمتها و عدم مسئولیت دولت در قبال شهروندان و زدن همه امکانات اجتماعی٬ رفاهیات و بهداشت و مدرسه و.. شهروندان٬ سالهاست در خود غرب مرکز جدال است. اکنون دولت احمدی نژاد این طرح را میخواهد اجرا کند که به نظر من هم اجرای آن جرأت می خواهد. معلوم است در مقابل چند ده میلیون انسان در این جامعه که اساس این طرح روی گرده آنها پیاده می شود و معیشت آنها را میزند٬ معلوم است جرأت می خواهد. به همین دلیل قدم به قدم و آرام آرام و ذره ذره دارند این را به درون جامعه می برند و فضای جنگی و تحریم و همه ی اینها را سرهم کرده اند که فضائی ایجاد کنند که در جامعه اعتراضی شکل نگیرد.
رادیو پرتو: چگونه دولت جمهوری اسلامی در این وضعیت اقتصادی بسیار بحرانی خودش می تواند این کار را انجام بدهد و به این اقدام بزند؟ مسئله نان به عنوان یکی از محوری ترین و گره های اصلی قطع سوبسیدها مطرح شده است، همین سخنگوی دولت اعلام کرده است که شش و نیم میلیون نفر تحت پوشش کمیته های امداد قرار دارند٬ یعنی اینها با کمک های کوپنی روزمره دارند زندگیشان را سرپا نگاه میدارند و سه میلیون نفر دیگر در صف قرار دارند٬ دستمزدهای پرداخت نشده شامل میلیونها نفر کارگر می شود و همه ی اینها٬ دولت به چه زمینه ای و با چه پشتوانه ای دست به یک اینچنین عمل به اصطلاح شجاعانه ای به قول خودشان زدند؟ روی چه چیزی حساب باز کرده اند ؟
خالد حاج محمدی: چیزی که روی آن حساب باز کرده اند توان سرکوبشان و پراکندگی طبقه کارگر و مردم است. اهداف بسیار طلائی برای سرمایه داری پشت این طرح است و آن نیاز بازار و نیاز سرمایه داری در جامعه ایران است. برای اینکه بتوانند تولیداتشان را درون بازار جهانی ببرند و قیمت تولید شده را پائین بیاورند٬ هزینه های اجتماعی را می زنند. دست مزد کارگر را از این طریق می خواهند بزنند٬ مالیاتهای غیر مستقیم را عملا بالا می برند که کمر اقشار پائین جامعه را می شکند و اینها بر بستر سرکوبی که کرده اند بر بستر زندانی که در جامعه ساخته اند و فضائی که ایجاد کرده اند٬ ممکن است. مسئله اتمی و فضای جنگی و تحریم و کلی فضا که ایجاد کرده اند برای اینکه مردم را خفه کنند و کسی جرأت نکند حرفی بزند. در دوره جنگ هشت ساله شان همین وضعیت و فضای جنگی را تا جائی آوردند که طرف را وادار می کردند از سر کارش بیاید و چند ماهی در جبهه خدمت کند. جنگ و حمله خارجی را به فرصتی برای حمله به سطح معیشت طبقه کارگر کردند. الان هم همین فضا را ایجاد کرده اند. گفتم این برنامه ها اهداف طلائی برای بورژوازی دارد، آماری که خودشان داده اند آزاد سازی قیمت بنزین به عنوان یکی از اقلام پایه ای برای مردم٬ سالیانه صدویک میلیارد دلار برایشان سود دارد و این روی دوش مردم محروم است و به جیب سرمایه داران میرود. پشتوانه آن به طور واقعی روی دو چیز است٬ یکی فضای سرکوب و فضای جنگی که را انداختند و توان سرکوبشان است که دارند به رخ جامعه میکشند و دوم وضعیت واقعی و پراکندگی و عدم تشکل کارگر و وضعیت فلاکتباری است که الان در جامعه به مردم تحمیل شده است.
رادیو پرتو: سوال آخر من این است که رسانه ها و ناظران سیاسی و خود مردم٬ ایران را یک جامعه شورشی نام میبرند٬ توضیح اینکه چگونه می تواند کارد به استخوان مردم برسانند٬ نانش را ببرید و دستمزدش را پرداخت نکنید و در عین حال انتظار داشته باشید سرش را پائین بیندازد و همه چیز را قبول بکند خیلی سخت به نظر میرسد و می گویند تنها چیزی که می شود افق شورش های اجتماعی بیشتر و بیشتر در مقابل آن جامعه باز می شود٬ شما فکر میکنید اوضاع و احوال چطوری می شود و پاسخ کارگر و مردم در مقابل این اوضاع چیست ؟
خالد حاج محمدی: جمهوری اسلامی بر یک آتشفشان ایستاده است٬ تنفر و نارضایتی عمیق است٬ کارگر کار میکند پولش را پرداخت نمی کنند٬ بخش اعظم جامعه زیر خط فقر است٬ روزها میلیاردها دلار صرف هزینه های حوزه علمیه و تسلیحات اتمی و حزب الله و داستگا تحمیق و ... می شود٬ در شرایطی که بخش اعظم مردم گرسنه اند٬ این طرح هنوز اجرا نشده کمر مردم را دارد می شکند. قرار است از اول مهراین طرح اجرا شود ولی هم اکنون بخش اعظم مایحتاج مردم چند برابر گران شده است. معلوم است فضا شورشی است و باید شورشی باشد٬ مردم حق دارند به خیابان بریزند٬ همین الان اخبار حاکی از اعتراض در صف بنزین است. یکی دو جا مردم حمله کردند به اماکن دولتی٬ یکی دو مورد آتش سوزی در پمب بنزین اتفاق افتاده است. ولی درعین حال اگر هوشیار نباشیم تبدیل به استیثال می شود. انقلاب و بهبود زندگی از استیثال در نمی آید. باید پرچم روشن به دست مردم داد٬ طبقه کارگر و مردم معترض باید خواستهای روشن و سراسری را مطرح کنند. یک دولت دارائی و کیسه درآمد این مملکت را دستش گرفته و بخش اعظم مردم در فقر زندگی میکنند. مردم حق دارند زندگی انسانی و مرفهی داشته باشند٬ دسته دسته در مرکز کار و در خیابان در محله های شهر و حاشیه شهر و محلات فقیر نشین؛ طرف از گرسنگی و از فقر و بیکاری و محرومیت خودکشی میکند. معلوم است باید جامعه را به آتش کشید و هیچ چیزی را از آنها قبول نکرد. این وضعیت را نباید تحمل کرد. در قرن بیست و یک نان شب مردم را به گرو گرفته اند٬ این را به هیچ وجه نباید کسی در این جامعه قبول کند. در مقابل این باید ایستاد باید صف محکمی ساخت و این درجه ای از خودآگاهی طبقه کارگر را می خواهد٬ درجه ای اتحاد را می خواهد٬ پرچم روشن و خواست روشن و سراسری می خواهد که دست مردم انقلابی داد. اینکه دولت در قبال شهروندان مسئول است و گرانی و حذف سوبسیدها را تحمل نمیکنیم٬ بیمه بیکاری می خواهیم و غیره ٬ اینها باید به شعارهای اصلی مردم تبدیل شوند. اگر در مراکز کلیدی کارگری در چهار نقطه تجمع کنند و مطالباتشان را مطرح کنند و اعلام کنند که این جهنم را تحمل نمیکنند٬ اعلام کنند که زاده نشده ایم که گشنه باشیم٬ فوری روی کل فضای اعتراضی تاثیر خواهد گذاشت و جهت خواهد داد. این از استیصال مردم جلوگیری میکند٬ غیر از این راه دیگری نداریم٬ باید جامعه را واقعا به آتش کشید. اینها بر پراکندگی و عدم اتحاد ما٬ بر جهنمی که برای ما ساخته اند به کمک نیروی انتظامی و پلیس و کشتار و قتل و عام هر روزه و زندان رهبر کارگری و فعال زن سرمایه گذاری کرده اند٬ که همه را به سکوت بکشانند. این وضعیت را نباید تحمل کرد، اینکه این جامعه به کجا میرود می تواند به این جهت برود و می تواند در سکوت ما در عدم سازمان یافتگی و پراکندگی صفوف طبقه کارگر٬جامعه را قدمها عقب برانند و وضعیت فلاکتباری را به ما تحمیل کنند .
٭با تشکر از رفیق آسو فتوحی که این مصاحبه را پیاده کرده است
٢٦ اوت ٢٠١٠