شنبه ٢٩ اکتبر٬ ٢٩ کارگر در اعماق معدن زغال "هنگیان" در جنوب چین جان باختند و ٦ نفر دیگر به بیمارستان انتقال یافتند. مرگ آنان به عنوان اتفاقی عادی که در دنیای امروز به نام "سوانح کار" معرفی میشود٬ با بی تفاوتی دنیای "متمدن" و میدیای "بی طرف" روبرو شد. این جنایت نه سر تیتر روزنامه ای شد و نه خبر داغ خبرگزاریی و نه مورد بحث مجلس و دولتی قرار گرفت. مرگ این کارگران به عنوان بخشی عادی از هزینه ای که برای کار معادن باید پرداخت کرد٬ نگاه شد و از آن گذشتند. تا کنون حتی خبری از اعتراض و اعتصابی به این جنایت در خود چین و در میان طبقه ای که هر روز شاهد قربانیان بیشمار صفوف خود است نشدیم. این تاسف بار است اما گویای توازن

مصاحبه با رادیو نینا در مورد اعتراضات کارگران زاگرس

برای شنیدن اینجا کلیک کنید

(در حاشیه بیانیه ١٨ جریان فسلطینی – اسرائیلی)
در ١٤ ماه جولای دختر ٢٥ ساله اسرائیلی در اعتراض به هزینه بالای مسکن در مرکز تل آویو٬ چادری زد که از جانب مردم این شهر وسیعا مورد حمایت قرار گرفت. بدنبال اعتراضات وسیعی در شهرهای مختلف اسرائیل علیه دولت حاکم٬ علیه گرانی و بی حقوقی مردم صورت گرفت و نهایتا به تظاهرات یک میلیون نفره در این کشور انجامید. بدنبال این اتفاق٬ اخیرا بیانیه ای از جانب ١٨ انجمن٬ حزب٬ گروه٬ اتحادیه و.. اسرائیلی و فلسطینی با عنوان "با هم برای پایان دادن به اشغال و نژادپرستی" منتشر شده است که حائز اهمیت است. گروههای

اول مه امسال پرده ای دیدنی بود٬ هیچ زمانی به اندازه امسال از کارگر و "حقوق" کارگر گفته نشد. هیچ اول مه ی به اندازه امسال سنگ کارگر بر سینه زده نشد٬ و هیچ زمانی ترحم و کارگر پناهی به اندازه امسال عیان و روشن ابراز نشد. و هیچ زمانی به اندازه امسال کارگر فریبی و تلاش برای تحمیق طبقه کارگر عیان نبود. درآستانه اول مه نمایش کارگر پناهی و کارگر دوستی چون دودی غلیظ و رنگین سایه تیره خود را بر فضای سیاست ایران گستراند. اول مه امسال به معنائی ملی اعلام شد و در پس دودی غلیظ و فضائی مسموم و ضد کارگری و ضد سنتهای سوسیالیستی طبقه

اخیرا حمید تقوایی در جواب به کسانی که در مقابل فحشنامه های فعالین حزبش علیه رضا رخشان و دستاوردهای کارگران هفت تپه سد بستند٬ خود راسا به میدان آمده است. دیگران خراب کردند و تقوائی قرار است "جبران" کند و "عمق" بیشتری به این تعرض راست بدهد. حمید تقوایی در نوشته خود به نام "از خط پنج تا بانک جهانی!" تلاشی ناموفق کرده است٬ تا بر فحشنامه های فوق لباس تئوریک بپوشاند و برای برون رفت از مخمصه ای که حزبش دچار آن شده راهی بیابد. من در نوشته قبلی خود "چپ سبز با مشتهای گره کرده" جواب فعالین این حزب٬ فعالین کارمزدی و افراد پراکنده دیگر را دادم. اینجا و در جواب حمید تقوائی توجه خوانندگان را به نکاتی جلب میکنم.